سفارش تبلیغ
صبا ویژن





























تکتم

 

بیشتراز سه دهه است که رایانه ها و فناوریهای اطلاعاتی وابسته به آن به عنوان ابزارهای آموزشی برای کمک به آموزشگران تولید شده اند . امروزه رایانه هایی وجود دارند که در نزدیکی تمامی آموزشکده های ایالات متحده توصیفات متنوعی را انجام می دهند . اساتید ، مدیران آموزشکده ، مقامات دولتی و دیگران با ارزشهایی از قبیل اجرای فناوری که باید بصورت پایدار مزیت های فناوری آموزشی را ارزیابی نماید مواجه شده اند آیا شواهد و مدارکی که دلالت کند مبنی بر اینکه رایانه ها و سیستم ارتباط از راه دور پیشرفته سرمایه گذاری ارزشمندی برای آموزشگران است وجود دارد؟
? کاربردهای فناوری برای مهارتهای پایه
استفاده از فناوری آموزشی بصورت تمرینی و عملی مهارتهای پایه می تواند تاثیر وسیعی روی قسمت عظیمی از داده ها و یک تاریخچه طولانی مورد استفاده داشته باشد (کولیک ،
1994) . معمولا دانشجویان در رشته هایی که از طریق رایانه آموزش داده می شود سریع و بیشتر یاد می گیرند . این نشان می دهد که این مورد در اثنای همه نواحی موضوعی ، از پیش دانشگاهی تا آموزش عالی هم بصورت منظم و هم در کلاسهای خاص آموزشی کاربرد دارد.
استفاده تمرینی و عملی کاربرد عمومی تری نسبت به استفاده از رایانه برای آموزش در آموزش ابتدایی ، نظامی و مجموعه های آموزشی بزرگسالی دارد . فلچر و دیگران در سال
1990 گزارش کردند که در آموزش نظامی ، جایی که کوشش می شود تا بصورت کوتاه مدت و بلند مدت از رایانه برای آموزش استفاده شود باعث می شود که درآموزش زمان کمتری حدود یک سوم صرف گردد . همچنین در آموزش نظامی استفاده از رایانه برای آموزش می تواند بصورت موثر و ارزشمندتر از آموزش خصوصی باشد و سایز کلاس را کاهش یا زمان آموزش را برای نائل شدن به پیشرفتهای آموزشی معادل را افزایش دهد.
? کاربردهای فناوری اطلاعات برای مهارتهای پیشرفته
فناوریهای آموزشی برای آموزش بصورت کاربردی باعث شده تا در فراسوی استفاده از تمرینات پایه و نرم افزارهای عملی که حالا شامل استفاده از تولیدات چند رسانه ای پیچیده و فناوریهای شبکه پیشرفته شود. امروزه دانشجویان از چند رسانه ایها برای یادگیری بصورت موثر و کار در پروژه های کلاسی استفاده می‌نمایند. فناوریهای جدید به دانشجویان اجازه می دهد تا کنترل بیشتری روی آموزش شخصی شان داشته و تفکر انتقادی و تحلیلی داشته و در کارها همکاری داشته باشند. دانشجویانی که غالبا اطلاعات بیشتری در باره فناوری دارند نسبت به استاد قادرند به استاد در تدریس کمک نمایند از زمانیکه این نوع نگرش آموزشی بوجود آمده و فناوریها مشمول این قاعده قرار گرفته اند در آموزش پیشرفت حاصل شده این سخت است که تاثیرات آموزشی را اندازه گیری نمائیم چون هنوز در بخشی از مدارک افزایش صورت نگرفته است برای مثال بوسیله بیالو و سیوین- کاچلا در سال
1996 پیشنهاداتی که نتیجه مثبت داشته است ارائه گردیده است . کلاسهای درس شرکت اپل و یک پروژه ده ساله که توسط دانشجویان و استادان در دو رایانه انجام شد ، یکی درآموزشکده و دیگری در خانه پیشرفتهای زیادی را در دانشجویان و بهبودی مهارتهایشان نشان داد.
? شرکت اپل گزارش می دهد که دانشجویان:
کوشش دیگری توسط بودی انجام شده که تحت عنوان پروژه(گرید چهارم ایندیانا در سال
1990) نام گرفت که دانشجویان در این پروژه که از طریق رایانه های خانگی و از طریق دسترسی با مودم به آموزشکده وصل می شدند به انجام رسید که حاصل این تلاشها فرایند مثبتی شامل این موارد به دست آمد:
- افزایش در مهارتهای نوشتاری بوجود آمد.
- فهم بهتر و دید وسیع و حسابگرانه ایجاد شد.
- توانایی تعلیم به دیگران
- و حل مشکل به صورت عالیتر و کسب مهارتهای تفکر انتقادی
? تاثیرات فناوری روی نگرشهای دانشجویی
مطالعات بیشماری طی سالهای متمادی به انجام رسیده که بصورت خلاصه توسط بیالو و سیوین – کاچلا در سال
1996 مزیت های دیگر فناوری را گزارش می کرد که در آن دانشجویان از فناوری اطلاعات لذت می بردند و از آن استفاده می‌کردند‌. این مزیت‌ها شامل گرایش به طرف خود و به طرف آموزش بود‌. این مطالعات آشکار می کرد که دانشجویان احساس موفقیت بیشتری در آموزشکده می‌کنند و جهش بیشتری به طرف آموزش و افزایش اطمینان به خود و احترام به خود در هنگام استفاده از آموزش از طریق رایانه می‌کنند‌.
این هنگامی صدق می‌کند که فناوری به دانشجویان اجازه می دهد تا آموزش به خود را تحت کنترل در آورند‌..
? فناوریهای پیوسته (اینترنتی)
اینترنت و شبکه های فناوری پیشرفته با کلاس درس تازه واردین مورد مقایسه قرار می‌گیرند‌. کوششهایی از قبیل نام گذاری روز نت (شبکه) و عدم ارتباط در ارزیابی الکترونیکی بوسیله عمل ارتباط از راه دور و اینترنت که راحتتر از آموزش از طریق کلاسهای درس در تمام کشور می‌باشد.
اگر چه قسمت عظیمی از تاثیرات اینترنتی در کلاس درس مشاهده شده اما هنوز مطالعات موجود اخیر بصورت مثبت مشاهده و متصور نبوده است . یک مطالعه بوسیله مرکز فناوری ویژه و کاربردی در سال
1996 نشان از امتیازهای عالی در اندازه گیری مدیریت اطلاعات ، ارتباطات وایجاد ایده هایی برای گروههای تجربی با دسترسی پیوسته (اینترنتی ) نسبت به گروههای کنترل کننده با عدم دسترسی پیوسته اینترنتی بوده است‌.
همچنین دانشجویانی که در گروههای تجربی عضویت داشته‌اند افزایش استفاده از رایانه‌ها را در چهار ناحیه که مشغول گرد‌آوری اطلاعات‌، سازماندهی اطلاعات‌، ارائه اطلاعات‌، انجام پروژه های چند رسانه‌ای و کمک در حصول اطلاعات با مهارتهای پایه را گزارش نمودند.
? استفاده از فناوری (اطلاعات ) بوسیله اساتید و مدیران
اساتید و مدیران از فناوریها‌ی رایانه‌ای و اطلاعاتی برای بهبودی نقش شان در فرایند آموزش استفاده می‌نمایند‌. در این زمینه چندین مثال در ذیل می‌آید:
- استفاده از ابزارهای رایانه‌ای برای ثبت و نگه داری ساده و موثر اطلاعات در وظایف مدیران‌، کمک به رفتارشان در اوقات فراغت برای آموزش یا توسعه شغلیشان
- خروج از انزوا بوسیله استفاده از قابلیت‌هایی نظیر پست الکترونیکی و اینترنت برای ارتباط با همکاران‌، والدین و جهان خارج
- افزایش فعالیتهای توسعه شغلی بوسیله رشته‌هایی که از طریق آموزش از راه دور انجام می‌شود و دسترسی به تحقیقات آموزشی و دسترسی منابع کلاسی پلان‌های درسی و غیره .

? طرح مدارک مفصلی در باره فناوری‌:
این طرح باید درجذب سرمایه و نصب ابزارها هماهنگی ایجاد کند تا در مدیریت فناوری اطلاعات پیشرفت حاصل شود این طرح باید همچنین دیدگاه روشنی را در اهداف هماهنگ فناوری اطلاعات ارائه نماید.
? آموزش از طریق استاد بصورت مداوم
استادان باید بدانند چگونه به فناوری عمل نمایند و چگونه با آن در دوره آموزشی و تحصیلی هماهنگ شوند.
? حمایت از مدیران
حمایت مدیریتی می تواند باعث جذب سرمایه شود یا در ساختار مجدد بصورت زمانبندی شده و فضاهای فیزیکی و محیط آموزشی جدید موثرباشد.
? حمایت از اجتماع
والدین‌، بازرگانان و اعضاء می توانند از فناوری بعنوان یک فرایند پیشرفته که شامل بیشتر فعالیتهایی که در نزدیکی آموزشکده‌ها انجام می‌گیرد استفاده نمایند‌. همه می‌توانند در فرایند سیم کشی(شبکه بندی اطاق‌ها و کلاس‌ها) کمک کنند و حمایت فنی نمایند . والدین می‌توانند از پست الکترونیک برای تسهیل برقراری ارتباط با استادان و مدیران استفاده نمایند بازرگانان می‌توانند به منظور کمک به دانشجویان ارشد و به منظور بر پایی کارگاهها و استفاده از پست الکترونیکی نقش حمایتی داشته باشند‌.
? حمایت از دولت
سرمایه کافی و خط مشی مناسب می‌تواند کمک نماید تا به فناوری قابل دسترس برای همه آموزشکده‌ها در یک بیس پایه اعتماد کنیم‌.
این فاکتورهای پیشنهادی باعث موفقیت فناوری می‌شوند اما ابزارهای آموزشی در فرایند فناوری به کار گرفته شده با فرایند آموزشی بصورت بی عیب هماهنگی داشته باشند‌.
? ارزیابی اثر فناوری
روشهای سنتی ارزیابی تاثیرات فناوری آموزشی مشکلات عدیده‌ای را نشان می‌دهد‌. گلنا و ملمد در سال
1996 این موارد را بصورت مختصر بیان کردند:
- بیشترین تست‌های انجام شده بصورت قابل اعتماد نتایج را اندازه‌گیری نمی‌نمایند‌، این اندازه هایی که معمولا گزارش شده اند تست های سنتی از میان چندین انتخاب صورت گرفته است. اندازه های جدید نیازمند توسعه می‌باشند که مهارتهای سطح بالا را می‌طلبد و تاثیرات دیگری که اغلب بوسیله فناوری تاثیر گذار بوده است ارزیابی نمایند.
- ارزیابیهای انجام فناوری ارزیابیهای واقعی هستند نسبت به فرایندهای توانمند آموزشی بوسیله فناوری و نتایجی هستند که وابستگی زیادی به کیفیت پیچیدگی فرایند آموزشی دارند‌. ابزارهای حیاتی شامل طرحهای آموزشی محتوی و خط مشی‌های آموزشی هم با نرم افزار و هم با محیط کلاس درس هماهنگی دارند‌.


نوشته شده در پنج شنبه 90/9/17ساعت 9:37 عصر توسط فاطمه عسگری نظرات ( ) |

 

بنا بر تعریف، سرپرست به کسی اطلاق می‌گردد که دیگران را هدایت و اداره می‌کند و در سازمان برخلاف سایر رده‌های مدیریتی افراد غیرمدیر را اداره می‌کند. در فرهنگ آمریکایی از سرپرست به عنوان پیشرو نام برده می‌شود.
و در متون فارسی سرپرست مترادف، با سرور، بزرگ و رئیس می‌باشد و سرپرست به معنای مواظبت ریاست و سروری است.
فعالیتهای مدیریتی سرپرستی:
الف) نقش‌های سرپرستی:
1- سرپرست در این جایگاه به عنوان حلقه اتصالی بین مدیریت و کارگران می‌باشد:
1.سرپرست به عنوان فرد رابط
2.سرپرست به عنوان نماینده مدیران: این نقش در موقعیتی که سرپرست به عنوان نماینده مدیریت عالی یا میانی کارفرما روبرو و یا مافوق کارگران قرار می‌گیرد.
3. سرپرست به عنوان نماینده کارگران: سرپرست به عنوان سخنگو و نماینده کارگران خواسته‌های آنها را با مقامات بالا مطرح می‌کند.
4.سرپرست به عنوان حاشیه نشین: در این موقعیت سرپرست نقش کارگری را دارد که فقط اسم سرپرست را به یدک می‌کشد.
5.سرپرست به عنوان متخصص: مانند دیگران سرپرستان مورد اقبال و اکرام قرار می‌گیرد و از نظرات آن در تنظیم روابط انسانی و خط تولید بهره گرفته می‌شود.
ب) وظایف سرپرستی:
وظایف سرپرستی از منظر صاحب نظران در پنج قلمرو وظایف مدیران دسته بندی می‌گردد. که عبارتند از:
1.  برنامه‌ریزی
2.  سازماندهی
3.  کارگزینی
4.  رهبری
5.  کنترل
مهارتهای مورد نیاز سرپرستی:
1. مهارتهای فنی
2. مهارتهای انسانی
3. مهارتهای اداری
4. مهارتهای تصمیم گیری و حل مسأله
عوامل مؤثر بر موفقیت سرپرستان:
1. تمایل و توانایی به تفویض
2. استفاده مناسب از اختیار
3. تعیین یک الگوی خوب
4. بازشناسی تغییر در نقش
5. مایل به ایفای نقش سرپرست
ماهیت تغییرات محیط سرپرستان
محیط سرپرستان براساس سبک زندگی منابع مادی و انسانی اطلاعات در دسترس شرایط کار فن آوری و وضعیت فرهنگی به سرعت در حال تحول است.
تأثیرات برخی تغییرات بر سرپرستی
1.تغییرات در اطلاعات قابل دسترسی
2.ضرورت تغییرات دیدگاهی نسبت به محیط کار سرپرستی
3.تغییر در ترکیب نیروی کار
فصل دوم: مسئولیت، قدرت و اخلاق سرپرستی
تعریف اخلاق و مسئولیت
اخلاق گاهی به معنای خلق و خوی عادت و مزاج به کار می‌رود. معنای دیگر نیز از آن تحت تعبیر حسن و قبح و خوبی و بدی رفتار نیز مطرح می‌گردد.
انواع اخلاق عبارتند از:
1.اخلاق فردی
2.اخلاق شغلی
3.اخلاق سازمانی
4.اخلاق اجتماعی
اخلاق در محیط کار:
اخلاقیات، استاندارد و اصول راهنمایی هستند که بر رفتار افراد و یا گروهها حاکمیت دارند. این اصول و استانداردها نتیجه ارزشها مراودت و تعاملات طولانی است که توسط بشر پیشین به بشر امروز انتقال یافته است.
اداره اخلاق کارکنان:
ابتدا: باید مسأله شناسایی گردد.   
دوم: برخورد با کارمند مختلف   
سوم: پیروی از نظام انضباطی مقرر شده
سرپرستان چه نوع قدرتهایی می‌توانند به کار گیرند
قدرت، توانایی به کارگیری دیگران در پاسخ به برنامه‌ها و وظایف سازمانی است. به عبارت دیگر قدرت توانایی فرمان دادن و به کارگیری دیگران برای آنچه که می‌خواهیم است.
منابع قدرت بین شخص:
1.قدرت پاداش: توانایی فرد جهت نفوذ در دیگران از طریق پرداخت پول ارتقاء مقام
2.قدرت شخصی: عبارتند از نفوذ در دیگران از طریق مهارتهای تخصصی دانش و استعدادها
3.قدرت مرجعیت: قدرت نفوذ در دیگران به واسطه داشتن پایگاهی خاص و مشروعیت کامل در نزد آنها
4 .قدرت قانونی یا پست مقام: عبارتند از اختیاراتیست که پست رسمی به فرد یا مدیریت سازمان می‌دهند
5. قدرت اجبار: عبارتند از نفوذ در دیگران از طریق تنبیه آنها به واسطه انجام کارهای نادرست
استفاده نادرست از قدرت
مدیران می‌توانند قدرت خود را به طور نادرست به کار برند چنانچه سرپرستان می‌توانند از زیردستان برای رسیدن به خواسته‌ها خودپسندانه خود استفاده کنند همچنین قدرت و مقام می‌تواند برای اهداف نادرست به کار رود.
استفاده مؤثر از قدرت در نقش‌های مدیریتی
در رابطه با ایجاد قدرت و استفاده مؤثر از آن در نقش‌های مدیریتی پیشنهاداتی مطرح است که البته بکارگیری آنها در هر شرایطی امکان‌پذیر نیست.
اختیار نفوذ و سیاست سازمانی
قدرت از اختیار نفوذ اجتماعی جداست اصولاً قدرت به معنای اعمال نفوذ در دیگران بوده اما نفوذ عبارتند از اعمالی که بطور مستقیم یا غیرمستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران می‌شود.
اخلاق و قدرت
استفاده از قدرت خود بطور مشروع و اخلاقی عبارتند از:
• شناختن افراد ذینفع خارجی (سهامداران) و قدرت آنها و همچنین خواسته آنها در هر فعالیت و طرح سازمانی
•شناساندن حقوق کارکنان و الزامات و محدودیتهای سازمان برای کارکنان
•استفاده از اصول اخلاقی از قبیل، عدالت، برابری، مساعدت و احترام کارکنان در موقعیتهای تضاد و وجود مشکلات.
•اطمینان از رسیدگی به شکایات و مطلع بودن کارکنان از این رویه‌ها.
انتخاب تاکتیک‌های نفوذی: موارد و عوامل انتخابی
عوامل انتخابی متأثر از عوامل زیر است:
•مدیران چه منابع قدرتی دارند و تا چه حد در استفاده از تاکتیکهای مختلف مهارت دارند
•Iیا مدیر تلاشهای نفوذی نوینی را انجام می‌دهد و یا از تلاشهای قبلی پیروی می‌کند؟
•آیا در مواردی که تاکتیکهای نفوذی به هم پیوسته باشند، احتمال مقاومت وجود دارد؟


نوشته شده در پنج شنبه 90/9/17ساعت 9:20 عصر توسط فاطمه عسگری نظرات ( ) |


عناصر اصلی مدیریت علمی: "زمان مطالعات کاربردی و یا تخصصی استاندارد نظارت از ابزارها و استاندارد را پیاده سازی روش های کار جدا برنامه ریزی مدیریت تابع اصل استثنا استفاده از" اسلاید قوانین و مشابه دستگاه های صرفه جویی در زمان آموزش کارت برای تخصیص وظیفه کارگران و پاداش بزرگ برای عملکرد موفقیت آمیز استفاده از سیستم های حفظی نرخ دیفرانسیل برای طبقه بندی محصولات و پیاده سازی یک سیستم مسیریابی مدرن هزینه سیستم و غیره و غیره "تیلور به نام این عناصر صرفا عناصر یا جزئیات مکانیزم مدیریت "او آنها را به عنوان پسوند از چهار اصول مدیریت دیدم
1.
توسعه یک علم واقعی
2.
انتخاب علمی کارگر
3.
آموزش و پرورش علمی و توسعه کارگر
4.
همکاری های صمیمی و دوستانه بین مدیریت و مردان است.
تیلور هشدار داداز خطرات مدیران در تلاش به ایجاد تغییر در آنچه در حال حاضر خواهد بود به نام ، فرهنگ ، سازمان را. او اظهار داشت اهمیت تعهد مدیریت و نیاز به پیاده سازی تدریجی و آموزش است. او توصیف "مشکل واقعا بزرگ درگیر در تغییر" متشکل از انقلاب کامل در نگرش ذهنی و عادات از همه کسانی که درگیر در مدیریت ، و همچنین از کارگران. تیلور آموخت که در یک و تنها یک روش کاری که حداکثر بهره وری وجود دارد. "و این یکی از بهترین روش و بهترین اجرای تنها می تواند کشف شود و یا توسعه یافته از طریق مطالعه و تجزیه و تحلیل علمی... این شامل جایگزینی تدریجی علم برای قاعده کلی در سراسر هنر مکانیکی است.مدیریت علمی نیاز اول ، تحقیقات دقیق هر یک از تغییرات بسیاری از پیاده سازی ، توسعه زیر از قاعده انگشت شست و دوم ، پس از مطالعه زمان و حرکت شده است از سرعت قابل دسترسی با هر یک از این ادوات ساخته شده است ، که نکات خوب از چند تن از آنها را باید در پیاده سازی استاندارد را قادر خواهد ساخت ، که کارگر را به کار سریع تر و با آسان بیشتری نسبت به او می تواند قبل از یکپارچه. این پیاده سازی یک ، پس از آن به عنوان استاندارد در جای مختلف به تصویب رسید نوع قبل در استفاده از آن باقی مانده است و استاندارد برای همه کارگران استفاده کنید تا جایگزین توسط پیاده سازی است که نشان داده شده است ، از طریق حرکت و مطالعه زمان ، هنوز بهتر استمانع مهم برای استفاده از مدیریت علمی آموزش و پرورش محدود از سطح پایین تر نظارت و نیروی کار بود راه حل تیلور بود برای جدا کردن برنامه ریزی از اعدام. "در تقریبا تمام هنر های مکانیک علمی است که زمینه هر عمل هر کارگر است تا بزرگ و مقدار به چیزهای زیادی که کارگر است که به بهترین وجه مناسب در واقع انجام کار به طور کامل درک این علم ناتوان است. درخواست راه حل خود ، تیلور ایجاد بخش برنامه ریزی ، آنها را با مهندسین کارکنان ، و به آنها مسئولیت :
1.
توسعه روش های علمی برای انجام کار.
2.
ایجاد اهداف برای بهره وری.
3.
برقراری سیستم های پاداش برای برآوردن اهداف.
4.
آموزش پرسنل در چگونگی استفاده از روش و در نتیجه رسیدن به اهداف


نوشته شده در پنج شنبه 90/9/17ساعت 9:12 عصر توسط فاطمه عسگری نظرات ( ) |

 

یکی از هدف های تحول اداری، ارتقاء و حفظ کرامت مردم در نظام اداری می باشد. سازوکار های لازم در ارائه خدمات مطلوب ومناسب و موثر به مردم تحت عنوان طرح تکریم مردم و جلب رضایت ارباب رجوع در نظام اداری، دارای اهمیت ویژه ای است زیرا علت وجودی هر سازمان و دستگاهی به خدماتی است که به افراد مختلف ارائه می دهد. ما از این افراد در سازمان به عنوان ارباب رجوع یاد می کنیم.

با توجه به اینکه کارکنان در سازمان‌ها ارتباط مستقیم با ارباب‌رجوع و مشتری دارند در مشتری‌مداری و تکریم ارباب‌رجوع نقش کارکنان سازمان‌ها و شرکت‌ها نقش مؤثری است. سازمان‌هایی که به دنبال مشتری‌مداری و افزایش رضایت ارباب‌رجوع هستند باید مهارت‌های ارتباطی مؤثر و همراه با ادب و احترام و نزاکت را در کارکنان خود نهادینه کنند. نحوه برخورد با ارباب‌رجوع از سایر فاکتورهای  مؤثر در رضایت آنها تأثیر بیشتری دارد.

اکرام ارباب رجوع و مشتری نباید انتزاعی، ساختگی، ظاهری و مقطعی باشد بلکه تلاش شود تا در همه جای سازمان نهادینه گردد. یکی از آفت‌های تکریم در برخی از سازمان‌ها این است که به صورت مقطعی شعارها و رفتارهایی دور از باور و اعتقاد مطرح می‌شود که با گذشت مقطع خاص دوباره به بوته فراموشی سپرده می‌شود و اگر نهادینه گردد به صورت مستمر و دائمی خواهد بود. خلاصه اینکه طرح تکریم طرح بسیار مؤثری است به شرط آنکه مانند دیگر طرح‌ها به صورت مقطعی مورد توجه قرار نگیرد اگر این طرح نیز مانند سایرطرحها فقط در مقاطعی مورد توجه قرار گرفته و بعد به فراموشی سپرده شود، مسلم است که این طرح همانند بسیاری دیگر از طرح‌ها ناموفق خواهد بود.

     طرحی می‌تواند موفق باشد که مستمر و بلند مدت باشد. در این صورت بازنگری و کنترل صورت خواهد گرفت و دوره‌های خاص اجرای آن با یکدیگر مقایسه می‌شوند به طور قطع طرح‌های اولیه همواره با کاستی‌هایی همراه هستند و از جمله این کاستی‌ها مقطعی بودن آنهاست.

 برای عملی کردن طرح تکریم ارباب‌رجوع دو دسته پیش نیاز لازم است، یکی اینکه ساختارها و سازوکارهای لازم طراحی و اجرا شود که کار زیاد مشکلی نیست و بخشی از آن انجام و به راحتی می‌توان آن را تکمیل کرد و دیگری بسترسازی فرهنگی است که کار دشواری است ولی در عین حال اگر بتوان فرهنگ‌سازی لازم را انجام داد، اجرای طرح تکریم ساده شده و تأثیر مطلوبی در ارتقای عملکرد سازمان‌ها خواهد داشت. تکریم ارباب‌رجوع بایستی به صورت یک نگرش و باور درآید. برخی از دلایل عدم نهادینه شدن فرهنگ مشتری مداری در سازمان ها عبارت است از:

- عدم شناخت دقیق از نیازها، خواسته ها و انتظارات ارباب رجوع نزد تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران سازمان.

- عدم باور مدیران به اهمیت تکریم ارباب رجوع.

- عدم توجه به کیفیت خدمات در سازمان.

- ناکارآمدی سیستم های مدیریت منابع انسانی (استخدام، گزینش، آموزش، جبران خدمات و ارزیابی عملکرد)

- عدم وجود ارتباطات سازمانی مناسب و کارآمد.

برخورد با ارباب رجوع از هر گروه و صنفی که باشد و با هر روحیه ای اعم از ناراحت، عصبانی،خوشحال و ... زمانی که وارد دفتر کارمان می شود تابع شرایط خاصی است که تحت عنوان”آداب برخورد با ارباب رجوع“به تشریح آن می پردازیم.

1. شرط اول برخورد کارکنان با ارباب رجوع آنست که با رویی گشاده با او برخورد نماییم، حتی در سلام کردن از مراجعین سبقت بگیریم و با چهره ای بشاش از آنان احوالپرسی کنیم چرا که اینگونه برخوردها باعث می شود ارباب رجوع حتی اگر کارش انجام نشدنی و یا بدون جواب باشد از این که مورد احترام واقع شده است، با رضایت کامل اتاقمان را ترک کند. در واقع یک تبسم کافی است تا احساس محبت و صمیمیت را در مراجعین به وجود آورد و اصولاً برخورد خوب با هر ارباب رجوعی همیشه خاطره خوبی در ذهن آنان باقی می گذارد.

2. صبر وحوصله شرط دوم برخورد با ارباب رجوع است.

بدین معنی که باید به حرف های آنان دقیقاً گوش سپرده و با اشاراتی که حاکی از میل و رغبت باشد به آنان اجازه داد تا تمام حرفهای خود را بزنند و بعد از آن با ملایمت جواب مناسب وسنجیده ای به آنان داده شود. به همین منظور کارمندان در مواجه با مراجعین باید شکیبا و بردبار باشند زیرا ارباب رجوع صرف نظر از هر طبقه و صنفی که باشد با روحیات متمایزی اعم از ناراحت، خوشحال، عصبانی و ...به ما مراجعه می نماید و ضمن آنکه تمامی ناراحتی ها، عصبانی ها و ناکامی ها و ...بیرون را با خود به مؤسسه آورده، در برخورد با کارکنان آن را منعکس می کنند و انتظار دارند تا خواسته هایشان با سرعت و دقت انجام پذیرد. بنابراین برآورده کردن خواسته های مراجعین با صبر و شکیبایی اهمیت بسیار دارد.

3. امروزه جامعه شناسان بر این باورند که برای نفوذ در مردم باید از راه زبان آنان وارد شد و به عبارتی دیگر به زبان عامه سخن گفت . بنابراین در برخورد با ارباب رجوع باید به گونه ای سخن گفت که برای آنان قابل فهم ودرک باشد و از به کار برد ن الفاظ و اصطلاحاتی که فهم آن سنگین است خودداری شود زیرا اگر با آنان با زبانی سخت و توام با فخر وتکبر و بی اعتنایی روبرو شوید هرچند خواسته آنان برآورده شود اما هرگز با رضایت دفتر کارمان را ترک نخواهند کرد.

البته این نکته فراموش نشود در برخورد با مراجعین باید به فراخور شخصیت و میزان آگاهی افراد با آ نان برخورد نمود و از روش های سازنده و معقول استفاده کرد.

4. اهمیت یک سازمان امروزه به میزان اعتمادی است که مردم به آن دارند، داشتن ساختمان های بزرگ و مجلل و امکانات گسترده به هیچ وجه بر این اعتماد نمی افزاید و این مهم تحقق نمی یابد مگر با جلب رضایت مراجعین که از طریق برخوردهای صمیمی و سازنده هر دستگاه با ارباب رجوع ممکن می شود.

بنابراین کارمندان هر دستگاه باید تمام سعی و کوشش خود را در جهت تاٌمین خواسته های مراجعین به کار گیرند و اگر خود توان آن را ندارند از دیگر همکاران و افراد مافوق استمداد جویند تا در نهایت پاسخی پخته و منطقی به آنان داده شود و به طور حتم اگر خودسرانه و عجولانه پاسخی داده شود در انجام وظیفه سستی شده است.

کارکنان اگر ویژگی‌های ذیل را داشته باشند در زمره کارکنان مشتری‌مدار قرار خواهند گرفت :

•        وظیه خود را با مهر و علاقه و اشتیاق انجام می‌دهد.

•        درهمه حال خود را به جای مشتری قرار می‌دهد.

•        شنونده خوبی است.

•        با میل و رغبت پاسخگواست.

•        مردم را دوست دارد.

•        همیشه حق را به مشتری می‌دهد.

•        خدمات بدون منت ارائه می‌کند.

•        خدمت به مشتری و ارباب رجوع رانعمت خدا تلقی می‌کند.

•        منظم و آراسته است.

•        انگیزه و روحیه بالایی دارد.

•        مهارت‌های ارتباطی متعالی دارد.

•        همواره انرژی‌های مثبت انتقال می‌دهد.

•        انرژی منفی دریافت شده را به دیگران منتقل نمی‌کند.

•        خوش برخورد، خوش رفتار و خوش گفتاراست.

•        به ارزش‌های متفاوت مشتریان احترام قائل است.

•        مثبت اندیشند و تبسم همواره درچهره‌شان نمایان است.

•        همواره در دسترس مشتری و ارباب است.

•        با همه به صورت عادلانه رفتار دارد و در ارائه خدمات تبعیض انجام نمی‌دهد.

•        هیچ وقت با مشتریان مجادله و تندی نمی‌کند.

•        انتقاد مشتری را به حساب پیشنهاد آنها می‌گذارد.

•        مشکلات زندگی خود را بر سر مشتری خالی نمی‌کند.

•        با مشتریان صادق و راستگو است...


نوشته شده در پنج شنبه 90/9/17ساعت 9:3 عصر توسط فاطمه عسگری نظرات ( ) |

نظریه اقتدار سیاسى کاریزماتیک

 

 

حکومت کوتاه حضرت على(ع) (35 - 40 ه") شاهد سه جنگ داخلى بزرگ, تعرضات مخالفان در سرحدات و بروز شکاف هاى اجتماعى و ناآرامى هاى گسترده در سطح امپراتورى توسعه یافته اسلامى بود که سرانجام به شهادت آن حضرت منجر گردید. بدون تردید فهم تحولات این عصر نیازمند استخدام ابزارهاى نظرى - تحلیلى لازم مى باشد. نوشتار حاضر در صدد است تا پس از تحلیل ویژگى هاى کلى این عصر و تحولات پس از عصر رسالت, چارچوب نظرى تلفیقى براى تحلیل اوضاع و تحولات سیاسى - اجتماعى این عصر ارائه کرد. چارچوب نظرى تلفیقى فوق را از یک سو نظریه اقتدار کاریزماتیک و فرایند عادى سازىRoutinization)) آن و از سوى دیگر, نظریه شکاف هاى اجتماعىSocial Cleavages)) تشکیل مى دهد.
نظریه اقتدار سیاسى کاریزماتیک به ویژگى اقتدار پیامبر اسلام (ص) بر مى گردد که خود در فرایند تشکیل و گسترش دولت اسلامى مدینه علیه اقتدار سنتى پاتریمونیالیستى عرب شکل گرفته و حداقل آن را در عصر حضور پیامبر اسلام(ص) به کنار زده و بر آن مسلط گردید. بدون تردید الگوى اقتدار سنتى عرب پیش از اسلام در طول این عصر کاملا از بین نرفته و در لایه هاى زیرین در حالت انتظار براى بازخیزى مجدد قرار گرفت. با رحلت پیامبر اسلام و تشکیل سقیفه بنى ساعده نخستین نمودهاى بازگشت اقتدار عصر جاهلى در ترکیب با برخى از مولفه هاى اقتدار اسلامى ظاهر گشت. فرایند عادى سازى اقتدار کاریزماتیک پیامبر, آغاز گر عصرى بود که در تعامل الگوى اقتدار اسلامى با الگوى اقتدار سنتى عرب, نیروها و جریانات سیاسى جدیدى ایجاد گردید که نمود آن را مى توان در شکل گیرى سه شاخه عمده اسلامى تسنن, تشیع و خوارج مشاهده کرد. حمید دباشى از جمله کسانى است که با استخدام الگوى وبرى به چنین استنتاجى دست یازیده است(1) پیش از وى نیز افرادى چون مونتگمرى وات(2) و برایان ترنر(3) و دیگران از رهیافت وبرى براى تحلیل ماهیت اقتدار نبوى و تحولات پس از آن استفاده کرده اند. با این حال بداعت کار دباشى در پیگیرى فرایند عادى سازى کاریزما, و نشان دادن ظهور شاخه هاى سه گانه مهم اسلامى در تعامل دو الگوى اقتدار اسلامى و سنتى عرب و تلاش برخى عناصر سنتى عرب پیش از اسلام براى ظهور مجدد در عرصه جامعه پس از پیامبر مى باشد. هر چند نقطه ثقل چارچوب نظرى اثر دباشى رهیافت وبرى است و تا حدودى مى تواند تحولات سیاسى صدر اسلام را تا ظهور بنى امیه توضیح دهد, اما به نظر مى رسد چارچوب نظرى وى نیازمند یک چارچوب نظرى مکمل است تا چنین تحلیلى را کاملا توضیح داده و پویا کند. فرایند عادى سازى اقتدار کاریزماتیک مستلزم بروز بدیل هاى خاصى براى اقتدار کاریزماتیک مى باشد که ماکس وبرخود در اقتصاد و جامعه بدان اشاره کرده است;(4) اما بدون تردید تعین یافتن هر کدام از این بدیل ها هرگز در خلا اجتماعى شکل نگرفته و طبعا محصول تإثیر عوامل اجتماعى موجود خواهد بود; از این رو به نظر مى رسد, براى فهم چگونگى تعین هر کدام از این بدیل ها و به ویژه توضیح چگونگى ظهور سه شاخه عمده اسلامى مذکور - چنان که دباشى در صدد توضیح آن است - ناگزیر از استخدام نظریه شکاف هاى اجتماعى خواهیم بود.
به بیان دیگر نوشتار حاضر در صدد است براى فهم تحولات صدر اسلام در کل و بحران هاى عصر حکومت علوى (ع) به طور خاص, بین جامعه شناسى تفهمى وبرى که در آن بیشتر بر کنشگر و پس ذهن او تإکید مى شود و جامعه شناسى ساختار گرایانه که تحولات اجتماعى را محصول ساختارها و تحولات آنها مى داند, تلفیق کند. این رهیافت تلفیقى, نمودى از تجزیه عامل
agent) ) بهI)) )) به عنوان کنشگر ارادى وme)) )) به عنوان کنشگرى که خود محصول وضعیت اجتماعى خاصى است, مى باشد. چنین رهیافت نظرى در جامعه شناسى را مى توان در مکتب رئالیست انتقادى یافت.(5)
براى تحلیل جامعه شناسى بحران هاى حکومت حضرت على, ابتدا لازم است با نگاهى کلان ویژگى هاى کلى جامعه سنتى عرب و تحولات به وجود آمده در آن را بررسى کنیم.


نوشته شده در پنج شنبه 90/9/17ساعت 8:58 عصر توسط فاطمه عسگری نظرات ( ) |

   1   2      >

Design By : Pichak